شهر رویایی من (٧)
انتخابات هیات رییسه در سال دوم شورای دوره چهارم
درآستانه فعالیت دهمین ماه شورا برآن شدم ازعملکرد ومدیریت آقای محمدی در بعضی موارد به عنوان ریاست وقت شورا انتقاد کنم و این زمینه ای شد برای جرقه ای درذهن همکاران جهت تغییر ریاست!
به خانم سیدی پیشنهاددادم روی گزینه آقای هاتفی فکرکنیم و درکمال شگفتی دیدم مه سه نفرعضوجوان شورا در اسرع وقت درمحل کارم حضورپیدا کردند و بنده هم با سنجیدن تمام جوانب امر و چندپیش فرص با آقای هاتفی صحبت کردم و مقررشد ایشان ظرف مدت دوهفته برنامه اشان را جهت کاندیداتوری ارائه دهند که هرگزاین مهم رخ نداد.
به دوازده شهریور٩٣نزدیک می شدیم، گفتگوهای سه وچهارنفره درخصوص تعیین هیات رییسه جدیدداغ وداغ ترمی شد. عصریکی از روزها به دعوت خانم سیدی بعدازجلسه شورا در بیرون از ساختمان آقای هاتفی باتفاق آقای فیروزه که مشتاق شنیدن نظربنده بودند ، صراحتاً اعلام کردم که عطف به مذاکره قبلی وعدم تحقق شرایطی که عنوان کرده بودم نظرم عوض شده وآن جلسه برای آقای فیروزه مشخص کننده موضع بنده نسبت به کاندیداتوری خودشان بودکه یقین حاصل کنند به ایشان اقبالی ندارم فلذا پس از آن تا نهم شهریور هیچ کدام از همکاران صحبتی با بنده نداشتند.
براساس اخبارواصله از شکل گیری وترکیب هیات رییسه ، مصمم شدم تا سعی وخطا را صفر کنم و مجدد به آقای محمدی رأی دهم.
عصرنهم شهریور خانم افشین فر با بنده تماس گرفتند و عنوان کردندکه بنابه تصمیم آقای پیلتن (عضو علی البدل جایگزین آقای لنگری) برخی از همکاران به این نتیجه رسیدندکه به ریاست آقای فیروزه رأی بدهند و نظربنده را جویا شدند!! و درپاسخ عرض کردم یقین بدانیداگر خودتان کاندید ریاست بودید، رأی می دادم و درغیراین صورت معذورم و ایشان فرمودند در این خصوص بایدبا همکاران صحبت کنند ومقرر شد مجدداً تماس بگیرند.
روزیازدهم به جهت عدم تماس خانم افشین فر، خودم ازایشان استعلام کردم که تصمیم چیست؟!که پاسخ دادند پس از مذاکره با سایرین نتراتسته اند رأی اکثریت را جهت ریاست خودشان کسب کنند؛ بنابراین به ریاست آقای فیروزه و نایب رییسی خودشان رضایت داده اند.این حالت با ترکیب آقایان فیروزه -پیلتن – کشمیری- هاتفی و خانمها افشین فر وسیدی شکل گرفته بود.
حال روی دوم سکه:
تا روزنهم کا تماس خانم افشین فر حساسیت برانگیزشد با هیچ کدام از همکاران دراین موردصحبتی نکرده بودم چون معتقدم تجربه سال اول فقط برای همان سال جواب می داد! لذا ترجیح دادم روز انتخابات برنامه هر دو کاندیدا را بشنوم و بعد با تعقل رأی بدهم.
رایزنی آقای محمدی درشب دوازدهم به اوج خودش رسیده بود و به همین منظور به دعوت ایشان گردهم آمدیم تا درجهت همراهی و ترکیب تیم هفت نفره نقطه نظرات هم را بشنویم!!
آقایان محمدی – حسینی- گریوانی – نقیب- وکیلی و خانمها سیدی و بنده …
ترکیب دوم درساعتهای آخرباقی مانده به انتخابات به مذاکره ای دو ساعته پرداختیم و نهایتاً سرکارخانم سیدی باقیدشرط ریاست کمیسیون نظارت و پیگیری به ریاست آقای محمدی قول وتعهد اخلاقی دادند. و بنده هم بدلیل شفافیت با خودم و انتخاب ریاست قبل از درخواست همکاران عنوان کردم که بی هیچ قیدی به رأی آنها پایبندم و مابقی مسئولیتهای هیأت رییسه وکمیسیونها را در روز موعود با عنایت به کاندیداها از هر دوازده نفر، شایسته ترین را انتخاب خواهم کرد.
فردای آن شب، صبح اول وقت ساعت جلسه هماهنگ بود وآقای معموری به عنوان نماینده فرماندار درجلسه حاضرشدند. انتخاب اولین موردکه ریاست بود تمام معادلات رابرهم زد. خانم سیدی با علم به اینکه شب گذشته تعهدی دادند ؛ به اخلاقیات پشت پا زدند و ورق به ریاست آقای محمدی ونیابت سرکارخانم افشین فر برگشت.
مهستی آدینه زاده
عضودوره چهارم شورای اسلامی شهربجنورد
٨ تیرماه ٩۵