شهر رؤیایی من (١)
حکایت انتخاب شهردار
تعطیلات نوروزی تمام شد و اولین جلسه که مصادف بود با شنبه ١۴ فروردین ٩۵، با موضوعیت انتخاب شهردار در دوساعت دوم و به طور غیرعلنی تشکیل شد. در این دو ساعت راهکار وفرآیند انتخاب به بحث وتبادل نظر گذاشته شد و مقررشد جلسات آتی با فاصله زمانی کم تشکیل گردد.
در حالی که رییس شورا درنشست های خبری به شهروندان قول داده بودند که تا آخرفروردین ماه شهردار را معرفی خواهندکرد وکمبود وقت و زمان اجازه بررسی عمیق وقابل تأمل به رزومه های رسیده نمی داد ! در اولین فرآیند پنج گزینه که شرایط قابل قبول تری داشتند به مرحله دوم راه پیدا کردند و پس از رأی گیری سه نفر برای ارائه برنامه حائز اکثریت آراء شدند و در زمان تمدیدشده جهت ورود کاندیداها و ارائه رزومه شش کاندید مطرح بودند که نهایتاً دو پرونده به مرحله ارائه برنامه راه پیدا کرد.
در مجموع پنج نفر برگزیده و دعوت شده جهت حضوردر صحن بودند و بگذریم از اینکه نفر پنجم حاضر نشدندو چهار نفربه تفکیک از برنامه های پیشنهادی خوددفاع کردند.
اعضاء در دوساعت دوم پنجمین جلسه به تاریخ ٢٨ فروردین ماه ٩۵ بصورت علنی به موضوع انتخاب شهردارپرداختند. برای این مهم مقرر شد سه نفرازاعضاء نسبت به نقاط قوت سه کاندیدنهایی صحبت کنند.
آقای باغچقی داوطلب ایرادسخن در تاییدجناب قدرتی، آقای پیلتن جهت توضیح پاره ای از محسنات جناب نقیب و در خاتمه سرکارخانم افشین فر به تشریح نیمه پرلیوان شخصیت وعملکرد آقای دژهوت پرداختند.
عاملی که من را به نگارش این نوشتار واداشت ، دوگانگی و فراموشی ذهن خانم افشین فر از زمان شروع فعالیت دوره چهارم شورای شهرتا این تاریخ بود.
که مروری بر روزهای تیر تا شهریور ٩٢خالی از لطف نیست.
ابتدای شروع کار ؛ خانم افشین فر با عنایت به تجربه دو دوره قبل شورایی، پیش ازشروع کار رسمی دوره چهارم جهت آشنایی ضمنی اعضاء با هم و همچنین آموزش الفبای کارشورایی ، جلسات متعددکاری ترتیب دادند.
فرصت خوبی برای شناخت دیدگاه وافکار اعضا حاصل شد.
ازآنجایی که دغدغه اعضای شورای سوم که به دوره چهارم راه یافته بودند برای ادامه کاربا شهردار زیادبود ؛ تأکیداکیدی بر تغییر شهردار داشتند و بنده به جهت آگاهی از خط مشی خانم افشین فر در این مورد از ایشان خواستم اصرار براین موضوع نداشته باشندوفرصتی را جهت آشنایی شهردار با اعضای دوره چهارم فراهم کنند تا بلکه با علم کامل ازاینکه ایشان شایستگی کافی ولازم را ندارند، نسبت به انتخاب شهردار جدید اقدام کنیم . ولی متأسفانه بدون توضیح با مخالفت جدی وشدید ایشان مواجه شدم!
ولی آن چه در جلسه ٢٨فروردین ٩۵ رخ داد کاملاً عکس این بود ! ایشان در دفاع از آقای دژهوت ، پاسخ این سؤال را که احتمال زیادی می دادند از سوی شهروندان مطرح شود، این گونه مطرح کردندکه: اکثراعضای جدید شورای دوره چهارم اصرار برتغییر شهردار وانتخابی با معیارهای خودشان داشتند و اذعان کردندکه چون این اقدام بزرگترین وظیفه عضو شورا است!!! این فرصت طلایی را برای ایشان مهیا کنیم…
در صورتی که بنده به عنوان احدی از اعضاء هرگز این ذهنیت را نداشتم.
به هر ترتیب انتخابات برگزار شد و نتیجه با هفت رأی در مقابل شش رأی به نفع آقای دژهوت رقم خورد.
و آن چه در ذهن من با علامت سؤال پررنگ تر شد اینکه آدمها را چگونه باید شناخت !!!
مهستی آدینه زاده – عضو دوره چهارم شورای اسلامی شهربجنورد
٢٩ فروردین ماه ٩۵